بی انگیزگی و علل آن، کاربردی ترین راهکارها برای درمان بی انگیزگی

انگیزه موتور محرک ما برای انجام کارها است. انگیزه باعث می شود فرد در جهت اهدافش حرکت کند. این نیروی جادویی انگیزه است که اشتیاق انتخاب هدف و هدایت به سمت آن را در ما ایجاد می کند. داشتن موفقیت، پول بیشتر، رضایت شغلی و … از جمله عواملی است که باعث می شود فرد تلاش کند.

عامل اصلی حرکت در روانشناسی انگیزه است و نقطه مقابل آن بی انگیزگی است. بی انگیزگی ممکن است در برهه هایی از زندگی برای همه موقتا پیش بیاید و رفع شود. اما اگر طولانی مدت شده یا باعث شود فرد به مسائل شخصی خود از جمله بهداشت فردی رسیدگی نکند باعث بروز افسردگی می شود.

در ادامه عللی را بر می شماریم که باعث بی انگیزگی فرد می شود و راهکارهای مبارزه با آن را برای شما توضیح می دهیم:

تعریف بی انگیزگی

بی انگیزگی حالتی است که در آن فرد برای انجام کارها و رسیدن به اهدافش هیچ حرکتی نمی کند و انرژی و محرکی ندارد. بی انگیزگی باعث می شود فرد از اهداف شخصی و زندگیش بازمانده و پیوسته به اتلاف وقت بپردازد و بدون آن که قدمی برای خواسته هایش بردارد گذر ساعت ها و ثانیه ها را تماشا کند.

علل بی انگیزگی و راه های درمان آن

چه چیزی باعث بی انگیزگی می شود؟ دلایل زیادی برای بی انگیزگی وجود دارد که مانند نیروی منفی مقابل اهداف فرد ایستاده و فرد را از تلاش باز می دارد.

در ادامه به این دلایل پرداخته و راه های درمان آن را نیز بیان می کنیم:

بی انگیزگی ناشی از ترس

در بسیاری از اوقات آن چه که باعث بی انگیزگی می شود ترس از قدم گذاشتن در راه یا اقدام برای کار است. این ترس ممکن است باعث تردید شود و یا این که سبب شود فرد از ادامه راه منصرف شود. اگر ترس ها زیاد باشد ممکن است بر اشتیاق شما غلبه کند و اجازه ندهد به سوی خواسته هایتان گام بردارید.

درمان بی انگیزگی ناشی از ترس

ترس ها عاملی برای حفاظت شما هستند. از آن ها تشکر کنید و برای غلبه بر آنها راه حلی بیندیشید. برای مثال اگر می خواهید تدریس کنید و از قرار گرفتن در جمع می ترسید، راه حل آن می تواند یادگیری مهارت فن بیان و یا روش تدریس باشد. برای ترس های غیرواقعی و زیاد خود، این سوال را از خود بپرسید که چقدر احتمال دارد این اتفاق بیوفتد؟

بی انگیزگی ناشی از هدف‌گذاری اشتباه

هدف گذاری اشتباه نیز می تواند دلیل بزرگ برای بی انگیزگی باشد. وقتی بی انگیزگی ناشی از هدف هایی باشد که اجتماع بر ما تحمیل کرده و منطبق با خواسته های درونی ما نیست باعث می شود برای رسیدن به آن ها دچار بی انگیزگی شویم.

درمان بی انگیزگی ناشی از هدف‌گذاری اشتباه

هدف گذاری صحیح و بر مبنای توانایی شما می تواند یک راه حل خوب و منطقی برای غلبه بر بی انگیزگی باشد. اگر می خواهید بدانید هدفگذاری شما صحیح است یا نه، به واکنش بدنتان توجه کنید اگر با فکر کردن به آن به آن دچار انقباض شد یک هدف سمی به حساب می آید.

بی انگیزگی ناشی از واضح نبودن خواسته‌ها

اگر هدف هایتان برای شما ناواضح باشد ذهن قادر به تفسیر آن نخواهد بود. بنابراین اجازه نمی دهد شما به سمت آن حرکت کنید. ذهن در حرکت به سمت ناشناخته ها مقاومت می کند.

درمان بی انگیزگی ناشی از واضح نبودن خواسته‌ها

شما باید خواسته های خود را شفاف سازی کنید. اگر نمی دانید چه می خواهید و تصویر روشنی از خواسته هایتان ندارید با اختصاص دادن زمان و تحقیق در مورد آن می توانید آن را بفهمید.

بی انگیزگی ناشی از تعارض ارزش‌ها و اهداف

ارزش ها همان باور ها و اعتقادات افراد است. گاهی اوقات فرد هدف هایی که انتخاب می کنند که یک یا چند ارزش و اعتقاد درونی آن ها را برآورده نمی کند. به دلیل تعارض بین هدف ها و اعتقادات فرد به این سو و آن سو کشیده می شود؛ در دوره هایی کوتاهی برای هدف قدم بر می دارد و در دوره های دچار بی انگیزگی می شود.

درمان بی انگیزگی ناشی از تعارض ارزش‌ها و اهداف

شما باید برای همسو شدن بخش های درونی خودتان اقدام کنید. در یک کاغذ هدف خود را بنویسید و ارزش هایی که با انجام این هدف برآورده نمی شود را یادداشت کرده و بین این دو تعادل ایجاد کنید.

بی انگیزگی ناشی از نداشتن استقلال عمل

فردی که استقلال عمل نداشته باشد هرگز نمی تواند رشد کند. آزادی عمل و تصمیم گیری در مورد این که چه کاری را چه موقع و چگونه باید انجام داد باعث روشن نگه داشتن آتش انگیزه می شود.

درمان بی انگیزگی ناشی از نداشتن استقلال عمل

میزان آزادی عمل خود را در رسیدن به اهدافتان بسنجید. ببینید چقدر دستتان باز است و چقدر محدودیت دارید. ببینید چقدر می توانید این استقلال را افزایش دهید. اگر برای کسی کار می کنید از رئیستان بخواهید استقلال عمل شما را در حوزه کاری تان افزایش دهد.

بی انگیزگی ناشی از نبود چالش

نبود چالش، فرد را دچار یکنواختی و کسالت می کند. انسان به چالش هایی برای رسیدن به اهدافش نیاز دارد تا انگیزه پیدا کرده و تلاش کند.

درمان بی انگیزگی ناشی از نبود چالش

اهداف چالش‌برانگیز برای خود تعیین کنید. اهدافی که شما را به حرکت واداشته و به شما اشتیاق بدهد. اهداف تان را کمی بالاتر در نظر بگیرید تا در حین انجامشان مهارت کسب کرده، رشد کنید و درجا نزنید. چالش های خیلی سخت شما را دچار ترس می کند.

بی انگیزگی ناشی از سوگ

غم از دست دادن عزیزان نیز می تواند فرد را دچار بی انگیزگی کند در این مرحله فرد سوالات زیادی از خود می پرسد. دچار سردگمی شده و نسبت به دنیا دچار تردید می شود. گاهی افسردگی و کناره گیری از اجتماع به سراغ فرد می آید.

درمان بی انگیزگی ناشی از سوگ

اگر به تازگی عزیزی را از دست داده اید نیاز به زمان برای کنار آمدن دارید. شما باید در این زمان از خود مراقبت کنید.در این زمان باید احساسات خود را بپذیرید و آن ها را انکار کنید از ترس ها و سردرگمی هایتان با افرادی که با مهربانی و صبوری به شما گوش می دهند حرف بزنید.

استراحت و تغذیه خوب را فراموش نکنید. به خودتان سخت نگیرید و اجازه بدهید تا این مرحله بگذرد. چرا که نمی توانید یک شبه بر سوگ غلبه کنید.

بی انگیزگی ناشی از فرسودگی

گاهی اوقات فرد احساس می کند از زندگی عقب افتاده است و در مورد کارهای نکرده اش احساس نگرانی و پشیمانی دارد. این به خصوص برای افراد جاه طلب اتفاق می افتد.

درمان بی انگیزگی ناشی از فرسودگی

شما به خواب کافی نیاز دارید. پس از این که به مقدار کافی خوابیدید و فکرتان باز شد. چیزهایی که اهمیت زیادی برای شما دارد را مشخص کنید و سایر موارد را رها کنید. به الویت هایتان بیندیشید و برای آن ها وقت و انرژی کافی بگذارید.

بی انگیزگی ناشی از بی اطلاعی از مرحله‌ی بعد

در بسیاری از موارد با این که هدف روشنی داریم اما چون آن را به اهداف کوچکتر تقسیم نکرده ایم تصویر واضحی از مراحل هدف خود نداریم.

درمان بی انگیزگی ناشی از عدم اطلاع از مرحله‌ی بعد

باید هدف خود را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید و پیش از آن که باعث سردرگمی شود مراحل بعدی را شفاف کنید تا از بی انگیزگی جلوگیری شود.

• از تمرکز بر جنبه های منفی ماجرا دست بردارید.
• مزیت های رسیدن بر هدف خود را در ذهن خود مرور کنید.
• از تاثیر خورده عادت ها بر زندگی خود آگاه شده و آن ها را اصلاح کنید.
• کتاب خرده‌ عادت‌ها تالیف استفن گیز را بخوانید.
• فرصت ها را شناسایی کنید و از آن ها استفاده کنید.
• تلاش کردن برای اهداف را عادت خود کنید.
• در مورد هدف هایتان و مسائلی که پیش می آید مسئولیت پذیر باشید.

در پایان

بی انگیزگی مشکلی است که می تواند انسان را از تلاش کردن باز داشته و حرکت را از او بگیرد. بی انگیزگی می تواند در اثر دلایل و عللی متفاوتی از جمله سوگ، ترس، واضح نبودن خواسته ها مشخص نبودن مراحل بعدی اهداف می تواند باشد. خواندن کتاب هایی مانند «خرده‌عادت‌ها: عادت‌های کوچک‌تر، نتایج بزرگ‌تر» نوشته «استفن گیز» می تواند در تغییر عادت ها و افزایش انگیزه به شما کمک کند.

اگر گرفتار بی انگیزگی هستید و نمی توانید آن را اصلاح کنید می توانید مشکل خود را با یک روانشناس مطرح کنید. مرکز مشاوره هم اندیشان با مشاوران باتجربه خود به شما در حل مشکل بی انگیزگی یاری رسانده و برای ایجاد انگیزه شما را راهنمایی می کنند.

برای مشاوره تلفنی هم اندیشان می توانید از سراسر کشور و بدون نیاز به پیش شماره با 9099071985 تماس بگیرید.

سوالات متداول

از مهمترین دلایل بی انگیزگی چیست؟

ترس، نداشتن هدف شفاف مشخص نبودن مراحل بعدی هدف.

اسیب هایی که بی انگیزگی به افراد می زند چیست؟

از دست دادن موقعیت ها، اتلاف وقت، از دست دادن اعتماد به نفس، احساس ترس، افسردگی.